پرونده مخوف عقرب زرد

با
این وجود چندین تیم دیگر برای کمک به مأموران اعزام شدند و با این احتمال
که دزدان با ورود به خانههای روستائیان جان و مال آنان را به خطر بیندازند
یا اینکه برای فرار دست به گروگانگیری بزنند، مأموران تجسس خود را خانه
به خانه آغاز کردند و با گذشت دو ساعت مشخص شد آنان دقایقی پیش با استفاده
از موتورسیکلت یکی از روستائیان که مقابل خانهاش پارک بود، آن را سرقت
کردهاند و با انتقال آن به بیرون روستا، موتور را روشن کرده و به فرار
ادامه دادهاند.
باتوجه به اینکه دزدان نمیخواستند مأموران متوجه
فرار آنان شوند و چند صد متری موتور را پیاده به سوی بیرون روستا هل داده و
آنجا روشن کرده بودند در همان تاریکی شب چندین خودروی گشتی برای ردیابی
آنان وارد عمل شدند و راههای فرعی و روستایی که احتمال میرفت مردان خشن
از آنجا عبور کردهاند تحت ردیابی قرار گرفت و 20 کیلومتر بعد موتورسیکلت
سرقتی که به علت نقص فنی در بیابان رها شده بود پیدا شد و شواهد گویای آن
بود که آنان قصد دارند هر طور شده خود را به شهر برسانند، بنابراین جستوجو
و تعقیب دزدان تا روشنایی صبح ادامه یافت ولی تلاشهای چندین ساعته
همکارانم به جایی نرسید.
سرقتهای پلکانی
در چند
قدمی بازداشت تبهکاران، آنان به خاطر تاریکی هوا موفق به فرار از چنگ
مأموران شدند، بنابراین با کمک افسران باتجربه سیرجان به بررسی سرقتهای
مسلحانه دیگر که از چند ماه پیش آغاز شده بود پرداختیم و متوجه شدم این
دزدیهای خشن توسط گروهی دزد خطرناک طرحریزی و اجرا میشود بدین ترتیب
تجسسها برای یافتن ردی از آنان آغاز شد.هنوز 15 روز از فرار عقرب های زرد
نگذشته بود که سرقت مسلحانه دیگری گزارش شد و گزارش مأموران نشان میداد
یکی از اعضای هیأت مدیره کارخانهای در نزدیکی سیرجان هنگام خروج از آنجا
مورد حمله سه مرد تفنگدار قرار گرفته است و وی با شلیک گلوله از اسلحهای
شبیه به کلاشینکف که یک سلاح ساچمهزنی بوده زخمی شده و دزدان با سرقت
پولهای وی، خودرو را در حاشیه شهر رها کردهاند.دزدان ابتدا یک موتورسیکلت
را به صورت عادی سرقت میکردند و بهوسیله آن و با مجهز شدن به کلاشینکف و
تپانچه به دزدیهای بزرگتری دست میزدند.
دزدان مسلح در یکی از
سرقتهایشان با پژوی سرقتی به پمپ بنزین شلوغ حمله کردند و با تهدید در
مقابل چشمان حیرتزده رانندگان خودروهایی که در حال سوختگیری بودند با سرعت
بسیار بالا و مهارت فوقتصور و همانند فیلمهای اکشن سینمایی، پولهای
حاصل از فروش بنزین را از کارکنان پمپ بنزین گرفته و سریع فرار کردند و سپس
موتورها یا خودروهای دزدی را در گوشه ای خلوت در شهر رها میکردند.بررسی
تصاویر و تحقیق از شاهدان نشان میداد یکــــی از عقرب های زرد وظیفه دارد
هنگام شلیکهای همدستانش پوکهها را جمعآوری کند تا هیچ سرنخی از آنان
برجا نماند.
تجسسهای دیگر همکارانم در آن زمان حاکی از آن بود این
گروه چهرههایشان را با نقابی سیاهرنگ میپوشاندند و دستکشهای ضخیمی بر
دست میکردند و آنقدر خونسردانه عمل میکردند که هیچ ردی از خود به جای
نگذارند.
سرقتهای عادی آنان یا ابتدای شب یا بین ساعت 3 بعدازظهر صورت
میگرفت و سپس دزدان چندین ساعت بعد یا فردای آن روز با استفاده از
خودروهای تیزرو همانند زانتیا و پژو که آنها را نیز با سرقت مسلحانه
بهدست میآوردند صندوقهای قرضالحسنه، سوپرمارکتها، پمپهای بنزین و
کامیونها را با سرعت زیاد، خشونت و جسارت مورد دستبرد قرار میدادند و در
اجرای نقشههایشان چنانچه طعمهشان قصد مقاومت داشت با شلیک گلوله وی را
زخمی میکردند.
آنان در یکی از سرقتها در اردیبهشت ماه سال 86 از
بانکی در سیرجان 113 میلیون چک مسافرتی را به سرقت بردند و در داخل بانک
با هدف قرار دادن دوربینهای مداربسته داخل و خارج بانک آن هم شلیک بدون
خطا، قدرت و جسارت خود را به نمایش گذاشتند و از سویی نشان دادند آنان با
اطلاع از اینکه چکهای مسافرتی بدون مهر بانک اعتباری ندارد نقشهشان را
با خونسردی خاصی انجام دادهاند و مهرهای بانک را نیز همراهشان بردند.مدتی
بعد سرقت جسورانه و حیرتانـــــگیزی توسط عقرب های زرد طراحی و اجرا شد،
در این دزدی در حالی که گشت پلیس سربازی را مقابل بانک پیاده کرد که به
عنوان محافظ بانک مشغول انجام وظیفه شود، آنان در نهایت بیپروایی و جسارت
وارد بانک شدند و در حرکتی غافلگیرانه ابتدا سرباز را خلع سلاح کرده و پس
از سرقت پول، چکهای مسافرتی را همراه با مهرهای بانک برداشتند و هنگام
خروج به سرباز گفتند بزرگترهای وی نیز حریف آنان نخواهند شد و این در حالی
بود که دستکم 90 شعبه بانک در سیرجان در آن زمان بدون محافظ بودند و این
افراد فقط برای قدرتنمایی نزد پلیس دست به این کار زده بودند.ردیابی دزدان
که در طول یک سال و نیم 17 سرقت در شهرهای سیرجان، شهر بابک و بردسیر
انجام داده بودند غیرممکن شده بود چرا که زمان سرقت آنان به زیر یک دقیقه
رسیده بود و حتی اعزام نیروهای لباس شخصی پلیس به بانکها، پمپ بنزینها و
مراکز عمومی بینتیجه مانده بود. همه از من که کارآگاه قدیمی و کار کشتهای
بودم انتظار داشتند به این سرقتها خاتمه بدهم.
هیچ یک از فشارهای
روانی و اجتماعی به شدت آزاردهنده ما را از پیجوییها و تلاش دلسرد
نمیکرد و من به مامورانم دستور داده بودم گوشیهایی که در چندین سرقت توسط
تبهکاران و در طول یک سال گذشته استفاده نشده است را تحت ردیابی قرار دهند
چرا که شاید آنان حتی برای یکبار هم شده از آن استفاده کنند.در حالی که
بعضی از همکارانم اصرار داشتند عقرب های زرد در طول یک سال گذشته از
گوشیهای سرقتی استفاده نکردهاند و از این به بعد نیز هرگز استفاده
نخواهند کرد ولی من بر مواضع خود اصرار داشتم و این ماجرا سرانجام روز 28
تیرماه سال 87 تحقق یافت و سرنخی طلایی به دست آمد. اوضاع بسیار بحرانی
بود، اگر سرعت عملمان را افزایش نمیدادیم این سرنخ از بین میرفت،
بنابراین 15 نفر از نیروهای جسور، با تجربه و توانمند با وضعیت جسمانی ویژه
را از نیروهای موادمخدر آگاهی، اطلاعات و یگان امداد انتخاب کردم و به
آنان دستور دادم در رابطه با عملیاتی که میخواهیم انجام بدهیم نباید به
کسی حتی خانوادههایشان چیزی بگویند و با تجسسهای ویژه و سریع موفق شدیم
مخفیگاه 5 نفر از اعضای این باند را به دست آوریم و با تعقیب و مراقبتهای
شبانهروزی رفت و آمدهای آنان را تحت نظر گرفتیم و سرانجام ساعت 2 بامداد
سوم مردادماه سال 87 همه اعضا را در چند عملیات همزمان دستگیر کردیم و از
مخفیگاههایشان چندین سلاح جنگی، مهرهای بانک، چک پولها و... به دست
آوردیم.
در تجسسها مشخص شد دو نفر از این پنج تبهکار از مردان خطرناک و
رأی باز بودند و سه نفر دیگر نیز از مجرمان قدیمی بودند که با تشکیل باند
خشن دست به سرقتهای مسلحانه میزدند.این تبهکاران شش روز در اختیار پلیس
آگاهی سیرجان قرار داشتند و در بازجویی های طولانی مدت یک به یک پرده از
سرقتهایشان برمیداشتند. در بازجوییها مشخص شد آنان برای انجام و اجرای
موفق سرقت مسلحانه سازهای متروکه و خشتی در کیلومتر 20 خارج از شهر را به
عنوان محل تمرین برای انجام سرقت از بانکها و صندوقهای قرضالحسنه انتخاب
کرده بودند و چگونگی انجام سرقت را در همان سازه شبیهسازی میکردند و بعد
از چندین بار تمرین همراه با تعیین نقش هر یک از اعضای گروه و بعد از کسب
رکورد عملی زمان کمتر از یک دقیقه برای انجام سرقت در حالت تمرین، سرقت
اصلی را براساس تمرینات انجام شده اجرا میکردند و همین تکرار و تمرین بود
که در صحنههای واقعی سرقت آنان را به نحوی غیرقابل دسترسی و سرعتی غیرقابل
تصور بر انجام سرقت توانا کرده بود.
اعضای باند سارقان خشن در
بازجوییها اعتراف کردند با توجه به اینکه قطب مالی استان کرمان بوده و
پول و اوراق بهادار مورد نیاز شبکه بانکی چهار شهر همجوار از طریق خودروهای
حمل پول و در قالب محمولههای کلان چند میلیاردی تامین میشد، نقشهای
طراحی کرده بودند که از سه جهت ابتدای کوچه مجاور بانک، ابتدای کوچه
روبهرو در حالت زاویهدار و مقابل خودرویشان به حالت مستقیم به سوی
ماموران و محافظان اسکورت پول شلیک کنند و با به دست آوردن محموله چند
میلیاردی به خارج شهر بروند و با دفن کردن آن و سپس با حضور در یکی از
اماکن مقدس توبه کنند و همه رفتارهای مجرمانهشان را ترک و بعد از گذشت چند
سال پول را از زیرزمین خارج کرده و بعد به یک زندگی رویایی دست پیدا کنند
که اگر چنین اتفاقی میافتاد 7 نفر از ماموران پلیس و محافظان بانک کشته
میشدند و یکی از مخوفترین دزدیهای کشور اتفاق میافتاد.
محاکمه باندعقرب و اعدام ناتمام نخستین روز دیماه سال 88، دو نفر از اعضای باند به نامهای اسفندیار و محمد روی سکوی اعدام قرار گرفتند. آنان با بیان جملاتی تحریکآمیز و با هماهنگی کامل با عدهای از دوستان و بستگانشان نمایشی را به اجرا گذاشتند که بسیار حیرتآور بود. هنگامی که طناب دار بر گردن آنان افتاد و از چهارپایه به پایین کشیده شدند جمعیت حاضر با پرتاب سنگ و چوب به سوی ماموران به سوی سکوی اعدام حملهور شدند و با بریدن طناب، دو اعدامی را نجات دادند و با کشیدن چادر روی سر آنان موفق به فراری دادن آنها شدند و این عده با درگیری با ماموران مانع از تعقیب شدند.
آخرین عملیات هنوز چند ساعتی از ماجرا نگذشته بود که کارآگاهان موفق به ردیابی دو اعدامی فراری در روستایی در جاده بندرعباس شدند و با عملیاتی ضربتی آنان را دستگیر کردند و این در حالی بود که اسفندیار و محمد خود را برای فرار بیبازگشت آماده میکردند، آنان هیچ ترسی از مرگ نداشتند و با خشم، تهدید و توهین با ماموران بازجو، بازپرسان و حتی قضات صحبت میکردند ولی فقط چند ساعت آزاد بودند و با انتقالشان به زندان کرمان و تحقیق درباره چگونگی فرارشان نیمههای شب در زندان به دار مجازات آویخته شدند و با مرگ آنان یکی از جنجالیترین پروندههای کرمان به پایان رسید.
با سلام و عرض ادب خدمت شما دوستان عزیز. این وبلاگ جهت اطلاع از آخرین اخبار واطلاعات